Friday, July 24, 2009

آغاز یا پایان؟


روزی خواهم رفت از اینجا
و به همه بدرود خواهم گفت
آن روز روزیست که
کلاغ ها با طمع منتظر مرگ من هستند
روزیست که هیچ برگی روی زمین نیست
صدای خش خش برگی نمی آید آن روز
تنم نای رفتن ندارد...رنگ چهره ام زرد است آن روز
طعم پیپ پیرمردی که از سرما صورتش سرخ شده به مشامم می رسد
و آخرین لبخند روی صورتم نقش می بندد
روزی خواهم رفت از اینجا




14 comments:

وحید said...

سلام...همین الان مشکل نظرات اینجا حل شد

bahar said...

حالا که حل شد ..سلام .مبارک باشه چرا اینجا شکلک نداره ...

جوانك تنها said...

آرشيوتو چرا نياوردي؟

ماه پیشونی said...

سلام من الان گیر پیوندهای وبلاگم
ااا راستی سلام خونه نو مبارک

رضی said...

سلام عزیزم مبارکه به پای هم پیر شین.

نگار said...

سلام
چرا پرشین بلاگت رو کشتی؟! نظری که من اینجا دادم کووووو؟؟؟؟

:((((((

سلاله said...

سلام دوباره با تلاش فراوان تونستم پيام بذارم اا يادم رفت چه كار كردم
... مهم رضايت صاحب خونه است

شب نویس said...

سلام علیکم. مبارکا باشه! چقدر خارجکیه اینجا

چه خودشو لوس کرده:" تنم نای رفتن ندارد" :))

خوب ببخشید توقع داری دم مرگ تنت نا داشته باشه؟ اون موقع ما لازم نیست نا داشته باشیم چون تنها کاریه که همه شو یکی دیگه برامون انجام میده. ما فقط کافیه خیلی هنر کنیم همون لبخنده رو بزنیم


ببینم واقعا می خوای اینجا بمونی؟ خیلی مصیبته ها. کامنت گذاشتنو میگم.

L.mira said...

حالا هيچ راهي نداره ؟
نميشه كوتاه بياي و نري ؟؟؟

L.mira said...

گودر داري تو ديگه نه ؟؟؟
اين نظر الان اصلا عمومي نيست

بهاره الف said...

فک نمی کنی برای افتتاح یه جای جدید زیادی تلخ بود....خوب عکست رو هم عوض می کردی

زهرا said...

من اینجا رو دوست ندارم :(

Rend e Khalvat Neshin said...

salam.......
mobarak bashe khooneye no
rasty...... in addresse jadidame ...
http://rend-e-khalvatneshin.blogspot.com/
good luck

ایمان said...

وحید من از بلاگر خوشم نمیاد....
اصلا نمیفهمم چرا اومدی اینجا...
هیچی پرشین بلاگ نمیشه....
این وبلاگ رو تخته کن و فقط تو پرشین بنویس خوب؟